«ودیعه» برگرفته از «ودع» به معناى مستقر نمودن و سپردن است و در اصطلاح عقدى است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگرى مىسپارد؛ براى آنکه آن را به صورت مجانی نگاه دارد. به ودیعهگذار، «مودع» و ودیعهگیر را «مستودع یا امین» مىگویند. پس، مقتضاى اصلى عقد ودیعه آن است که مالى به منظور حفظ و نگاهدارى به دیگرى سپرده شود تا گیرنده، آن را حفظ کرده و به محض مطالبۀ مالک به صاحبش به دلیل آیۀ شریفه: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها بازگرداند. بنابراین، اگر در عقدى مقصود اصلى طرفین نگاهدارى و حفاظت از مال نیست بلکه حفاظت امرى تبعى است و مقصود اصلى، انتفاع بردن گیرنده است، نباید آن عقد را تابع قواعد ودیعه دانست. عقد ودیعه از جانب هر دو طرف عقد جایز است و درآن اختلافى نیست و این عقد با مرگ یا جنون هریک از دو طرف باطل مىشود که در این صورت عین، دردست ودیعهگیر امانت خواهد بود و واجب است آن مال را به مالک یا ولى مالک برگرداند. شایان ذکر است که حفظ ودیعه، براساس عرف و عادت میباشد؛ مثلاً حفظ حیوان با غذا دادن به آن و حفظ گیاه به آبیارى آن است. مستودع امین است و اگر ودیعه در دست او تلف شود و یا عیب پیدا کند ضمانى بر او نیست، مگر هنگام کوتاهى و زیادهروى.
برچسبها
برای ارسال نظر وارد سایت شوید