به بیان فقها، وقف عبارت است از این که عین مال حبس، و منافع آن آزاد باشد. عبارات فقها در تعریف وقف گوناگون است. قدر جامع تمام آنها حبس است ولیکن برخى حبس را به معناى اختصاص گرفتهاند و برخى دیگر حبس را به معناى منع از تصرف دانستهاند. هر یک از این دو مبنا آثار فقهى ویژه خود را دارد. به بیان مشهور، مقصود از حبس عین، این است که مال از نقل و انتقال و تلف محفوظ بماند، ولى منافع آزاد است و در مصارفى که معیّن شده باشد قابل مصرف است.
طبق نظر بعضی از فقها در وقف عام، و طبق نظر همه فقها در وقف خاص، نیاز به اجراى صیغۀ وقف است، چه آن که وقف از باب عقود باشد یا از باب ایقاعات و لفظى که صریح در وقف باشد «وقفت» است.
وقف از یک جهت به وقف عام و خاص، تقسیم میشود:
الف) وقف عام : وقفى را گویند که راجع به جهات عامه باشد. مثل مساجد، مدارس و هر چه از این قبیل باشد. وقف عام یا شامل جهت است، و مصلحت عام را در نظر دارد، مثل وقف بر مساجد، پلها و مدارس، و یا شامل عنوان عام است، مثل فقرا و ایتام. به تعبیر دیگر میتوان گفت وقتى مالک مال منقول قابل دوام یا ملکى را براى کارهاى عمومى و عامالمنفعه وقف میکند وقف عام میباشد.
ب) وقف خاص : وقف خاص وقفی است که اختصاص به افراد معینى داشته باشد مثل وقف بر اولاد. به عنوان مثال، مالکى مال غیر منقول یا مال منقول قابل دوام را وقف میکند تا فرزندان او از منافع مال بهره ببرند که این عمل را وقف خاص گویند.
از یک جهت دیگر، وقف را به انتفاع و منغعت تقسیم میکنند. به عنوان مثال اگر مالکى زمین خود را وقف کرد تا در آن مدرسه بسازند یا خانه خود را جهت احداث حسینیه وقف نمود این عمل را وقف «انتفاع» گویند . اما اگر مالکى چند باب مغازه یا باغ یا ساختمان را وقف نمود تادرآمد آن را متولى وصول کند و براى کمک به ایتام یا روضه خوانى یا درمان بیماران هزینه نماید این اقدام را وقف «منفعت» مینامند.
برچسبها
برای ارسال نظر وارد سایت شوید